چرا گرفته دلت ، مثل آنکه تنهایی 

چقدر هم تنها! 

خیال می‌کنم

دچار آن رگ پنهان رنگ‌ها هستی

دچار یعنی عاشق

 و فکر کن که چه تنهاست

اگر که ماهی کوچک دچار آبی دریای بیکران باشد

چه فکر نازک غمناکی! 

و غم تبسم پوشیده نگاه گیاه است

و غم اشاره محوی به رد وحدت اشیاست 

خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند

و دست منبسط نور روی شانه آنهاست 

نه، وصل ممکن نیست


همیشه فاصله‌ای هست

اگرچه منحنی آب بالش خوبی است

برای خواب دل آویز و ترد نیلوفر

همیشه فاصله‌ای هست

دچار باید بود

و گرنه زمزمه حیرت میان دو حرف

حرام خواهد شد

و عشق

سفر به روشنی اهتراز خلوت اشیاست

و عشق

صدای فاصله‌هاست

صدای فاصله‌هایی که 

غرق ابهامند

(سهراب سپهری)



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






 

نوشته شده توسط الهام در شنبه 2 مهر 1390برچسب:,

ساعت 20:27 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت